نقش وقف در فقرزدايي از جامعه
نقش وقف در فقرزدايي از جامعه
مؤلف:ابراهيم فلاح
چكيده
استاديار گروه زبان و ادبيات عربي ـ دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري.
وقف، ميراث جاويدان و راهگشايي براي رفع محروميتهاي مادي و معنوي جامعه و يادگار جاودانهاي از كرامت انسان به پيشگاه بشريت و پيوند با آفريدگار متعال است.
سنّت نبوي وقف را ميتوان از جنبهها و زمينههاي گوناگون بررسي نمود. نوشتار حاضر ميكوشد تا نقش وقف را در فقر زدايي از جامعه به تصوير بكشاند.
اين مقاله پس از مقدمه و تبيين مفاهيم لغوي و اصطلاحي وقف و كاربرد آن در فرهنگ قرآني و روايي، به نقش آن در از بين بردن فقر ميپردازد و در بررسي مختصر نتيجه ميگيرد كه وقف از عوامل مهم تقويت تعاون، همبستگي، رفع محروميتها و رسيدن جامعه به تعادل به شمار ميآيد و تأكيد فرهنگ اسلامي بر اين موضوع، در تحولات اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي از صدر اسلام تا كنون تأثيرگذار بوده است.
واژگان كليدي: وقف، فقر، اقتصاد، نوعدوستي
مقدمه
موقوفات به عنوان بخشي از سرمايههاي اقتصادي جامعه ميتوانند بسياري از نيازهاي مادي جامعه به ويژه محرومان و فقرا و مستمندان را برطرف كنند.
همراهي و دستگيري از نيازمندان و ايتام از ديرباز در بين همه اديان مورد توجه و از صفتهاي بارز ملل مختلف بوده. چون نوعدوستي و كمك به همنوعان امري پسنديده و مطلوب بوده است، اين كار در فرهنگ اسلامي نيز از اهميت ويژهاي برخوردار است، تا حدّي كه موقوفات مختلفي به اين امر اختصاص يافته است. در قرآن كريم ميفرمايد: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أسيراً» (دهر/ 8):(و هم بر دوستي (خدا) به فقير و اسير و طفل يتيم طعام ميدهند) و در ادامه ميفرمايد: «إِنّما نُطْعِمُكمُْ لِوَجْهِ اللّهِ لا نُريدُ مِنكمْ جَزاءً وَ لا شُكُورًا» (دهر/ 9): ([و ميگويند:] ما فقط براي رضاي خدا به شما طعام ميدهيم و از شما هيچ پاداشي و سپاسي هم نميطلبيم).
وقف، ميراث جاويدان مكتب حياتبخش اسلام نيز ميتواند انسانها را از نااميدي به در آورد و محروميتها را از بين ببرد. همان گونه كه از لابلاي سطور وقفنامهها ميخوانيم، واقفان خيرانديش، مال و منال و آنچه را كه از دسترنج خويش اندوختهاند وقف اِطعام، كمك به درماندگان، ابن السبيل، بيماران، زندانيان، حتي تجهيز نوعروس بيبضاعت، مقروضان و ورشكستگان كردهاند. تا آنجا كه اگر كوزهاي از سر كنيزي افتاد و شكست، كوزه ي ديگري به جايش تهيه گردد تا به عتاب و سرزنش ارباب خشمگينش دچار نشود.
علت اصلي اينكه بخشي مهم از نيتهاي واقفان خيرانديش به رفع نيازهاي مادي انسانها اختصاص يافته، اين است كه اكثريت مفاسد و ضلالتها از ظلم و خيانت و ضلالت اقتصادي نشأت ميگيرد و زمينه ي مفاسد معنوي و انحراف عقيدتي ميگردد. بدين جهت مينگريم كه دستور اكيد پيامبر اسلام (ص) به زمامداران، مبارزه با فقر است.
شيوه ي اسلامي و انساني وقف نيز يكي از روشهايي است كه در اسلام در كنار دهها و صدها قانون و برنامه ي ديگر براي حمايت از توده ي مردم وضع شده كه اگر به هر كدام درست و اصولي عمل شود، مشكل كمبود و فقر، حلّ خواهد شد.
در ادامه ي اين نوشتار خواهيم كوشيد كه به نقش وقف در بهبود اوضاع و احوال جامعه و رفع فقرزدايي بپردازيم.
وقف، مشاركت ثروتمندان و بينوايان
مشاركت ثروتمندان و فقرا و تهيدستان موضوعي است كه در احاديث به روشني مطرح شده است و اين گونه تعاليم در راستاي همان جهتگيري كلي تأمين معيشت عمومي و برخورداري همگاني و تعميم منابع و زدايش كمبودها و كاستيها در سطح جامعه است.
شركت اغنيا با فقرا، در تفكّر اسلامي، موجب ميگردد كه ثروتمندان حقالشركه ي تهيدستان را بپردازند و طبقات محروم را تا مرز بينيازي ياري رسانند. امام صادق (ع) در اينباره فرموده است: «إنَّ اللهَ ـ تبارك و تعالي ـ أشركَ بينَ الأغنياءِ و الفقراءِ في الأموالِ؛ فليس لهم أن يصرفوا إلي غير شركائهم» (كليني، 1401هـ، 3: 545): (خداي متعال، ثروتمندان و بينوايان را در اموال شريك قرار داد؛ بنابراين ثروتمندان حق ندارند آن ها را براي غير شريكانشان مصرف كنند).
شايد يكي از علل مشاركت اين است كه در برابر نيازهاي ضروري افراد و جامعه، همه به ويژه توانمندان مسئوليت دارند نيازهاي ضروري مردم را بر طرف كنند. امام علي(ع)در اينباره ميفرمايند: «اِنَّ اللهَ فَرَضَ في أموالِ الأغنياءِ أقواتَ الفُقراءِ» (نهجالبلاغه، حكمت 328): (خدا، روزي [و نيازهاي] بينوايان را در اموال اغنيا قرار داد).
به اين علتها و ديگر مصالح فردي و جمعي، اسلام بينوايان را شريك اموال اغنيا شمرده است. اكنون براي انجام اين تكليف يكي از شيوهها وقف است كه ثروتمندان بخشهايي از اموال خويش را وقف نيازمندان كنند تا از اين رهگذر تكليف خويش را به انجام برند و از خود صدقه ي جاريهاي نيز باقي گذارند.
وقف و تسهيل ازدواج
بسياري از واقفان و انسانهاي نيكوكار بخشي از اموال خويش را وقف مصالح اسلام ميكنند و به بناي مسجد و برگزاري مجالس مذهبي اهتمام ميورزند؛ ولي در تسهيل امر ازدواج جوانان چندان تلاش نميكنند، و اين گونه كارها را در راستاي تعاليم و اهداف دين نميدانند!
آيين مُبين اسلام كه هيچ بُعدي از ابعاد زندگي آدمي را از نظر دور نداشته است و زن و مرد را طبق آيه ي كريمه ي «هُنَّ لِبَاسٌ لكُمْ وَ أنتُمْ لِباسٌ لهُنَّ» (بقره / 187) مكمل و متمم يكديگر معرفي فرموده، به سبب جامعيت و واقعبيني خود از سويي ازدواج را حافظ نيمي از دين خوانده، و از ديگر سو، پيامبر نيز آن را سنّت خويش خوانده و مسلمانان را بدان ترغيب كرده است.
به هر صورت، نظر به تأثير شگرفي كه ازدواج در تحصيل فضايل، افزايش طهارت و پاكي اجتماع و خلاصه بهبود وضع اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي جامعه دارد، بايد با استفاده از سنّت حسنه ي وقف، دسترسي جوانان را بدان سهل و ساده كرد و موانع را از پيش پاي آنان برداشت.
وقف و تأمين مسكن مناسب
در قرآن واژه ي مسكن به معني جايي كه در آن آرامش باشد، آمده است (انعام / 3) خداوند تمامي مراحل سكني گزيدن را، از ساخت مسكن، انتخاب زمين براي بنا كردن ساختمان و شهر و نيز چگونگي دستيابي بشر به قوانين ساختمانسازي را هديه الهي مينامد و خاطرنشان ميكند اين آموزهها تا زماني كه در مسير حق و حقيقت باشد باعث رشد و سعادت انساني و در پي آن رشد اجتماعي ميگردد. (اعراف / 74)
امروزه تأمين مسكن مناسب براي شهروندان ـ به عنوان عاملي حساس و تأثيرگذار بر وضع اجتماعي جامعه ـ از برجستهترين وظايفي است كه دولتها در مقابل شهروندان خويش دارند؛ خواه اين وظيفه را خود عهدهدار شوند يا با تحريض بخشهاي غيردولتي، زمينه ي تحصيل آن را فراهم آورند.
به هر حال رفع معضل مسكن كه تأمين هزينه ي آن همواره سبد هزينه ي خانوار را به سختي متأثّر از خويش ساخته است، ميتواند به وسيله ي اِعمال سياستهاي حمايتي يعني وقف انجام پذيرد.
وقف و كارآفريني و اشتغال
كار سرمايه ي جاوداني است و ميتواند به رشد تمدن كمك كند. امروزه كارآفريني از بزرگترين دغدغههاي جوامع انساني است؛ چه، كار، عنصري مقدّس و حايز اهميت است كه در سايهسار آن، علاوه بر رفع نيازهاي معيشتي، آرامش، همگرايي، هويت شغلي و اعتلاي شخصيتي فرد محقق ميشود. شغل به عنوان زيرمجموعه ي اصلي كار، نقطه ي اتكاي مسئول خانواده در اداره ي امور خانه بوده و تأمين كننده ي سرمايهاي است كه پايداري رابطه ي متعادل و مفيد خانه و جامعه، نيازمند هزينه شدن آن است.
از آنجا كه چارهانديشي براي تخفيف اين مشكل بدون مشاركت جدّي بخش خصوصي به انجام نخواهد رسيد، ضروري است كه از راهكار حسنه ي وقف در اين عرصه نيز استفاده شود؛ اما پيش از آن لازم است اين ضرورت براي نيكوكاران تبيين شود تا پارهاي از موقوفات و عايدي آن ها صرف اين مهم شود؛ چه، كارآفريني عبادتي است كه ثواب مترتب بر آن بس والا و چشم افزاست.
بالا رفتن بهرهوري موقوفات از جمله كشتزارها نيز راهكاري است كه پرداختن به آن ميتواند به ايجاد فرصتهاي شغلي بينجامد.
وقف و اصلاح ساختار اقتصادي جامعه
اهتمام به امور مسلمانان و جامعه ي اسلامي ايجاب ميكند كه نخست مشكلات اقتصادي حل شود. حتي اگر كساني صد در صد به مسائل معنوي و روحاني ميانديشند و سامانبخشي به جامعه و نسلها را تنها در تهذيب و تربيت نفوس و بهبود اخلاقي ميدانند، بر اساس پيوند ناگسستني كه ميان مسائل معنوي و مادي و اخلاقي و اقتصادي وجود دارد، بايد به اصلاح ساختار اقتصادي جامعه و سامانبخشي به مشكلات معيشتي بپردازند. از اين رو، بيترديد ميتوان گفت كه هر نوع هزينهگذاري براي مسائل معنوي در رشد و گسترش تعاليم ديني، بايد از مسائل معيشتي و زيست مادي افراد آغاز شود، و نخست اين بعد را بهبود بخشد تا زمينه ي مناسب براي مسائل معنوي فراهم آيد.
همه ي افراد مسئول به سامان رساندن نابسامانيهاي اقتصادي هستند؛ بنابراين جامعه ي اسلامي كه دينباور است و به قانون خدا و عدل پيشوايان الهي حرمت ميگذارد، بايد به اين مسئوليت كفايي يا عيني و فوري خود عمل كند و براي رفع نياز نيازمندان و نابسامانيهاي اقتصادي جامعه در همه ي زمينهها (سرمايهگذاري، توليد و توزيع) گامهايي استوار و بلند بردارد و وقف اين ميراث جاويدان راهكار برتري است كه ميتواند در اصلاح ساختار اقتصادي جامعه نقش مؤثري داشته باشد و در نهايت فقر را ريشهكن كند.
نتيجه
از مجموع بررسيهاي به عمل آمده درباره ي كاركرد وقف و نقش آن در فقرزدايي از جامعه نتايج زير حاصل شد:
1. از راهكار حسنه ي وقف ميتوان در چارهانديشي براي رفع بسياري از مشكلات و رفع فقرزدايي سود جست؛ و بدين ترتيب راه را براي بهبود ساختار اقتصادي جامعه هموار كرد؛
2. سنّت نبوي وقف وسيلهاي است براي توزيع مجدد و حمايت از اقشار آسيبپذير بدون آنكه هزينهاي بر بودجه ي دولت تحميل كند؛
3. سنّت وقف همبستگي اجتماعي بين گروههاي مختلف جامعه از جمله اغنيا و فقرا را بيش تر ميكند و از تضادهاي طبقاتي به ميزان قابل ملاحظهاي ميكاهد؛
4. وقف، خدمت ماندگار نسبت به جامعه است و نسلهاي بعدي از بركات آن بهرهمند خواهند شد؛
5. سنّت حسنه ي وقف يادگار جاودانهاي از كرامت انسان به پيشگاه بشريت و پيوند با آفريدگار متعال است؛
6. وقف، سنّت نبوي كه ريشه در زلال چشمهسار هميشه فياض و نورآفرين دستورهاي الهي دين اسلام دارد، به عنوان راهكار برتر، ميتواند فقر و تهيدستي را از جوامع اسلامي ريشهكن كند.